𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱𝘆 𝗧𝗲𝗮𝗿𝘀

𝓘 𝓱𝓪𝓽𝓮 𝓶𝔂𝓼𝓮𝓵𝓯 𝓲𝓷 𝓮𝓿𝓮𝓻𝔂 𝓼𝓲𝓷𝓰𝓵𝓮 𝔀𝓪𝔂

خاطرات ترک‌خورده؛

در صفحه‌ی خاطراتم قدم میزنم، خاطراتی که برایم زیبا بودند.

اما این بار او نیست که این خاطرات را برایم لذت‌بخش کند؛

حالا او رفته و تنها خاکستری از این خاطرات مانده!

 

[روزا بی‌معنی شدن، کاش میشد

هیچوقت دوستیمون تموم نشه..]

 

- Hiroko -